مسیر سپید

نوشته سوم- امام سبزپوش مهربانمان

نوشته بود خدا برای ظهور زمانی تعیین نکرده و آنقدر نامهربان نیست که مردمِ پذیرای امام را ببیند و ظهور را رقم نزد.

پروردگار و امام زمان منتظر یک اشاره کوچک ما هستند تا ندای پایان غیبت در گوش دنیا بپیچد، بی آنکه آن را محدود به زمان و مکان معینی بدانند.

    • وقت و بی‌وقت، هر شب و هر روز منتظر ظهور باش چرا که به محض آمادگی بشر، امام خواهد آمد.

حتی تصورش هم عطر شوق را در قلب پخش می‌کند.

روز جمعه است، ساعت 5 صبح!

    • آقای خوبم بیدار شو
    • چی شده؟
    • یه صدایی نشنیدی ؟
    • نه . چی ؟
    • یه صدایی اومد. من شنیدم
    • چه صدایی؟
    • تو رو خدا یه کم دقت کن و بگو صدایی به گوشت نرسید؟
    • نه باور کن.
    • خواب بود یعنی؟
    • چی خواب دیدی ؟
    • یه خواب قشنگ. آسمون آبی بود با تکه های ابر سفید. من و تو کنار هم دراز کشیده بودیم. نزدیک طلوع خورشید هم بود.ابرهای آسمون شدند نوشته، آیه الکرسی با قلم ابرها رو آسمون نقش بست. گفتم ببین چقدر قشنگ شد. یکهو یه صدایی اومد، شبیه یه آیه قرآن با صوتی خیلی زیبا. به چشمات نگاه کردم.  هر دومون پر اشک شده بودیم. گفتم اومد؟ امام اومد. تو هم گفتی آره تموم شد انتظارها

 از آن خواب طلایی یک سال و نیم میگذرد و از آنروز جمعه‌ها 5 صبح،  جور دیگری منتظرم. با ترس و اضطراب خاصی!!!  همین که عقربه از 5 می‌گذرد خیالم راحت و ناراحت می‌شود. راحت از اینکه هنوز فرصت دارم تا یارِ بی عیب و نقصِ امامم شود و ناراحت از اینکه انتظار همچنان ادامه دارد.

 

اما اماممان، امام سبزپوشِ مهربانمان هر لحظه و دقیقه ممکن است بیاید، نباید خودم را به ساعت 5 روز جمعه محدود کنم.

 آماده باش، هر دم به اندازه همان لحظه اعلام آمادگی‌ات را به امامت ابراز کن.

Designed By Erfan Powered by Bayan